تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نوکران حضرت مهدی(ارواحنا فداه) و
آدرس ghanbar313.loxblog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
الحمد لله رب العالمين و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم و الصلاه و السلام علي خير خلقه و خاتم انبيائه و رسله سيدنا و نبينا و شفيع ذنوبنا ابي القاسم محمد صلي الله عليه و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين المعصومين لاسيما بقيت الله في الارضين روحي و ارواح العالمين له الفداء. موضوع بحث, اثبات وجود مقدس حضرت بقيت الله الاعظم, امام عصرـ ارواحنافداه ـ بر اساس دلايل عقلي است. روشي را كه براي اثبات اين مطلب از نظر عقل برگزيده ايم, روش معروف منطقي به نام روش ((سبر و تقسيم)) است كه آن را روش ((ترديد)) نيز گفته اند.
از اين روش, متكلمان اماميه در كتاب هاي كلامي خود بهره برده اند; از جمله شيخ طوسي, در كتاب الغيبه بر اساس اين روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال كرده است. قبل از ايشان, سيد مرتضي در كتاب الذخيره و ديگر كتاب هاي مربوط به مسئله ي امامت اين روش را به كار گرفته است و قبل از سيد مرتضي, شيخ مفيد در آثار مربوط به مسئله ي مهدويت و امام عصر(عج) از اين روش استفاده كرده است. در اين جا چند نكته را به عنوان پيش درآمد بحث يادآور مي شوم:..............
پیش از پرداختن به هر کاری, اگر ضرورت و بایستگی آن معلوم باشد، انسان برای انجام آن، انگیزه و نشاط لازم را پیدا می کند. وقتی سخن از مباحث «مهدویّت» به میان می آید، ممکن است سؤال شود: با وجود موضوعات بسیار گوناگونی که در جهان علم و دانش وجود دارد، چرا باید به مباحث مهدویّت پرداخت؟
در پاسخ باید گفت که، «اندیشه ی مهدویّت» پاسخ گویی کامل و جامع به خواسته و نیاز دیرین انسان ها در اصلاح وضعیت نابسامان بشری است و «دولت مهدوی» پاسخ گوی تمام کاستی ها و ناراستی ها - براساس محوریت دین, اخلاق و معنویت - است.
نویسنده: آیت الله جوادی آملی بیشک، هر اجتماعی از انسانها همواره نیازمند رهبری مقتدر است، تا امور خویش را تحت تدبیر او تمشیت کند: «لابُدَّ للنّاس من أمیر برّ أو فاجر»؛ (1) اما مسأله ی امامت و ولایت، برتر از رهبری و تمشیت امور دنیایی مردم است و ملاک نیاز به پیامبر و امام معصوم منحصر در امور یاد شده نخواهد بود. برخی بر ضرورت نبوت و امامت چنین استدلال میکنند: از آنجا که بشر موجودی اجتماعی و مدنی است و نظم، لازم تمدن و آن هم در گرو وجود قانون است، هماره به انبیا و امامانی نیاز دارد، تا با وضع قوانین و اجرای آنها، بقای نظم و پیشرفت تمدن بشری را تأمین و تضمین کنند. (2) خواجه نصیرالدین طوسی (ره) این برهان را چنین به چالش کشیده است: این بیان در اثبات ضرورت نبوت و امامت تام نیست؛ زیرا بسا انسانها و جوامعی که هرگز دینی اختیار و از پیامبر و امامی پیروی نمیکنند، اما بهتر یا بسان ما زندگی میکنند. تمدنی، قانونی و نظمی دارند که دنیای آنان را تأمین میکند. پس ضرورت نبوت و امامت بدان جهت نیست که در پرتو آن دنیایمان به سامان رسد؛ بلکه از آنجا که ما موجودی ابدی هستیم و تا بینهایت راهی طولانی پیش رو داریم، این ابدیت و مسیر تا بینهایت که به نام معاد میشناسیم و پیمودن طریق سعادت ابدی خود نیازمند بعثت انبیا و نصب ائمه است.
دليل بر صحت امامت وجود اقدس امام زمان (ارواحنا فداه) اينست كه از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله در خصوص وى و غيبتش و كيفيت مخصوص بآن تنصيص شده (يعنى با صراحت در باره آن سخن گفتهاند) و بدون اختلاف هم واقع شده و چيزى از آن فروگذار نشده است. بر حسب عادت نميشود باور كرد كه جماعت بسيارى به دروغ از موضوعى خبر دهند، و همان طور كه آنها گفته و وصف نمودهاند هم مصداق پيدا كند!. پس وقتى كه اخبار غيبت امام زمان پيش از ميلاد وى بلكه قبل از زمان پدر و جدش رسيده و در دسترس مسلمانان قرار گرفته باشد، بطورى كه فرقه كيسانيه و ناووسيه و واقفيه آن را دستاويز اصلاح عقايد خود قرار دهند، و محدثين شيعه و اصول مؤلفه آنها در عصر حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهما السلام ثبت نموده و آن را از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و يك يك ائمه طاهرين عليهم السلام نقل كرده باشند، اعتقاد بامامت حضرت صاحب الزمان عليه السّلام بدليل اين صفت و غيبت مزبور كه در دلائل و اعلام امامت آن سرور ذكر شده، صحيح مىباشد و هيچ كس را نميرسد كه آن را انكار كند............
همان گونه كه بعثت پیامبر اكرم در بدترین عصر تحقق یافت، ظهور حضرت حجت(عج) نیز در هنگامی است كه ظلم و جور و یأس و نومیدی جهان را فراگرفته باشد. قرن ششم میلادی را باید عصر حاكمیت سیاهی و تباهی نامید، چرا كه در آن زمان ابرهای متراكم نادانی، سایه شوم و سنگین خود را بر زندگی بشر افكنده بود و جوامع آن روز در تنگناهای اقتصادی و اجتماعی مرگباری قرار داشتند، لیكن سنت تاریخ و قانون طبیعت و مشیت حق تعالی، همواره به اثبات رسانیده كه در چنین مقاطع حساس و یأس آور است كه روشنایی و امید از اعماق ظلمت و یأس پیدا میشود و بهار سبز و خرم از دل زمستان سرد و بیجان متولد میگردد. در عصری، پیام روح بخش بعثت رسول اكرم صلی الله علیه و آله بر كالبد افسرده و مرده جهان دمیده شد كه پانصد سال و به نقلی هفتصد سال از ظهور عیسی بن مریم گذشته بود. در این فترت و فاصله ممتد كسی به پیامبری مبعوث نگردید، جهل و ظلم بر سراسر گیتی حكومت می كرد و جنگ نامعقول ایران و روم نابسامانی ها و افسردگیهای فراوانی به بار آورده بود........
قنبرغلام مخصوص على عليه السلام بود و حجاج بن يوسف او را دستگير كرد و گفت تو بنده على بن ابيطالب هستى؟قنبر گفت من بنده خدا هستم و على هم ولينعمت من است.حجاج گفت از دين على تبرى و بيزارى بجوى قنبر گفت تو مرا راهنمائى كن بدينى كه بهتر از دين على باشد .
حجاج گفت حال كه از دين او تبرى نميجوئى پس هر گونه كشتن را اختيار ميكنى بگو تا ترا بدانقسم بقتل برسانم.قنبر گفت اختيار با خود تست بهر قسم كه تو مرا بكشى من هم ترا بهمان قسم (در روز قيامت) بقتل ميرسانم و بالاخره بدستور حجاج بشهادت رسيد.
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه قنبر على عليه السلام را خيلى دوست داشت و موقعيكه حضرت از منزل خارج ميشد قنبر هم با شمشير پشت سر او بيرون ميشد يكشب على عليه السلام فرمود قنبر چرا پشت سر من ميآئى؟عرض كرد بجهت آنكه مبادا صدمهاى بوجود مبارك تو وارد شود فرمود تو از اهل آسمان مرا حراست ميكنى يا از اهل زمين؟عرض كرد بلكه از اهل زمين فرمود بدون اذن خدا اهل زمين نميتوانند بمن صدمهاى برسانند پس قنبر برگشت